چگونه آرکتایپ یا شخصیت هرمس را تقویت کنیم ؟

ویژگی های شخصیت هرمس

آرکتایپ هرمس مردی خونسرد است، با آرامی و بدون استرس کارهایش را انجام می‌دهد.

به راحتی با هر کسی سر صحبت را باز می‌کند و خوشایند دیگران صحبت می‌کند. مثلا اگر فردی مذهبی باشد او را تایید می‌کند و اگر فردی خیلی مذهبی نباشد نیز او را تایید می‌کند اما خودش دیدگاه خیلی محکمی درمورد مسائل سیاسی، مذهبی یا فرهنگی ندارد و فکرش را به خاطر این مسائل درگیر نمیکند .

در واقع، توانایی این را دارد که به راحتی نقش هر یک از اطرافیان را تقلید کرده و کارهای آن‌ها را کاملاً مشابه با آنان انجام دهد. حتی می‌تواند در طول شبانه روز در نقش‌های متفاوت و حتی متضاد ظاهر گردیده و هر کدام را به بهترین نحو انجام دهد.

بطور مثال، مرد هرمس اگر در جمع یک عده آدم لات باشد، طوری رفتار می‌کند که انگار همین الان از زندان بیرون آمده است و همان لحظه اگر او را دریک کنفرانس پزشکی قرار دهند طوری راجع به علم پزشکی صحبت می‌کند که انگار تمام عمر خود را صرف تحقیقات علمی و پزشکی کرده است.

 

خدای سخنوری؛ هرمس

هرمس توانایی این را دارد که مطالب و اتفاقات بی‌ربط را به هم ربط دهد، مثلا توانایی این را دارد که با عوض کردن و تغییر شعرها و آهنگ‌ها آن‌ها را جالب و هیجان انگیز کند.

در مهمانی‌ها و جمع‌ها با همه سر صحبت را باز می‌کند و از هر چیزی اطلاعات سطحی و کم عمقی دارد، مثلا اگر رشته شما جامعه‌شناسی باشد یک تعریف از جامعه‌شناسی بلد است و اگر رشته شما روانشناسی باشد نیز چند نکته کلی از روانشناسی می‌داند که با آن سر صحبت را با شما باز می‌کند. هرمس اقیانوسی است با عمق کم، یعنی اطلاعات وسیعی در زمینه‌های مختلف دارد اما این اطلاعات کلی و سطحی است و عمقی ندارد.

او در حضور بزرگان و اشخاص مهم و متشخص به راحتی می‌تواند سر صحبت را با آن‌ها باز کرده و حتی حرف‌ها و شوخی‌هایی با آن‌ها انجام دهد که هیچ کس حتی تصور بر زبان راندن آن‌ها را در حضور این اشخاص نمی‌کند.

به‌خاطر ارتباطات اجتماعی گسترده، هرمس دوستان زیادی (بین هر صنفی و دسته‌ای از مردم) دارد ولی مانند آرس اهل رفیق بازی نیست. مهارت‌های کلامی هرمس‌ها بالاست و حاضر جواب هستند.

در هرجایی دیگران را دور خود جمع میکنند  و اگر چیزی را برای دیگران تعریف کنند آن‌را با مثال و شوخی و خنده تعریف می‌کنند.

چگونه آرکتایپ یا شخصیت هرمس خود را تقویت کنیم؟

هرمس قدرت زیادی در متقاعدسازی دیگران دارد و این توانایی را دارد که با هر گروهی از افراد با زبان خاص خود آن افراد  صحبت کند. به همین علت  در زیر چند تکنیک که خیلی از هرمس ها به کار می برند را معرفی می کنیم برای تقویت آرکی تایپ هرمس مطالب زیر را مطالعه کنید

1- برای مخالفت خود دلایل بیاورید

همسرتان پیشنهاد می‌دهد عید بریم شیراز و شما مخالف هستید.

در حالت غیر هرمسی می‌گویید: من نمیام شیراز

در حالت هرمسی می‌گویید: شیراز تو ایام عید خیلی شلوغه، اگه بریم شیراز کلی باید تو صف و تو شلوغی باشیم. میتونیم بریم کرمان، کلی جای تاریخی داره، هواش خوبه و به یزد هم نزدیکه، میتونیم از اونجا هم بریم یزد. میتونیم هم بریم تبریز هواش یکم سرده ولی تقریبا مثل شهر خودمونه، نهایتا کاپشن می‌پوشیم، جاهای دیدنیش هم زیاده. به نظر خودت کدوم بهتره؟

2- برای انتقاد یک دفعه او را سرزنش نکنید

می‌خواهید به همکارتان بگویید گزارشی که آماده کرده است کامل نیست و ایراداتی دارد.

تقویت آرکتایپ یا شخصیت هرمس

حالت غیرهرمسی: به نظر من که به در نمی‌خوره. یا به نظر من این گزارش قابل ارسال نیست.

حالت هرمسی: جدول شماره 1 و 2 خیلی خوب بود، اما جدول شماره 3 و 4 یه چند تا اشکال نگارشی داره و دو مورد از مواردی که باید توش باشه هم از قلم افتاده، این مواردش اصلاح بشه عالی میشه.

3- برای تشویق دیگران از کلمات اغراق آمیز استفاده کنید

 

شخصیت شناسی چیست؟

شخصیت شناسی

قبل از بررسی شخصیت شناسی و انواع تیپ های شخصیتی ، از شما می خواهم به سوالات زیر کمی فکر کنید:

• چرا بعضی دختران و پسران در ازدواج موفق تر هستند؟
• چرا بعضی از مردان و زنان به راحتی راه های کسب درآمد را پیدا می کنند؟
• چرا بعضی از دانش آموزان علاقه بیشتری به درس و پیشرفت دارند؟
• چرا بعضی افراد با ورود به هر مکانی خیلی زود با دیگران ارتباط برقرار می کنند و موفق می شوند؟
• چرا بعضی افراد انرژی و انگیزه بیشتری برای کار و پیشرفت دارند؟

واقعیت امر این است که همه ما توانایی های خاصی داریم و اگر در جهت شکوفایی آن ها حرکت کنیم بسیار موفق می شویم. این توانایی ها جزئی از شخصیت ما هست. گویی در روان ما انرژی های مختلفی است که ما را با دیگران متفاوت می کند و شناسایی انرژی و ویژگی های درونی خاص خودمان باعث تغییر زندگی مان می شود. در این مقاله تعریف شخصیت شناسی، انواع مدل های شخصیت شناسی و کاربرد شخصیت شناسی را توضیح خواهیم داد.

تعریف شخصیت شناسی

هر چند تعریف های مختلفی برای شخصیت شناسی گفته شده است ولی می توان گفت تمرکز اصلی شخصیت شناسی بر رفتارها و ویژگی هایی است که می توانند رفتار بعدی شخص را پیش بینی کنند. شخصیت شناسی روشی منحصر به فرد برای فکر کردن، احساس و رفتار کردن است. این ویژگی ها هم می توانند ذاتی باشند و هم اکتسابی که در ارتباط با دیگران خود را نمایان می سازند. فیلیپ هلزمن.

به صورت خلاصه می توان گفت: شخصیت هر فرد دارای صفات مشخصی است که هر کدام از این صفات، منعکس کننده الگوهای مشخصی ازفکرها ، احساسات و رفتار های فردی است. به طور کلی هر در  فرد هنگام شناخت شخصیت خود، به دنبال ثبات و یکپارچگی است.

پیشگامان شخصیت شناسی

شخصیت شناسی در میان نظریه پردازان ابتدا با چند نظریه تاثیرگذار توسط زیگموند فروید، کارل یونگ، آلفرد آدلر، گوردون آلورت، هانس آیزنک، ابراهام مازلو و کارل راجرز مطرح شده است.

گوردن آلپورت در ارتباط با شخصیت شناسی گفته است: شخصیت، سازمان بندی پویایی در درون فرد دارد و شامل آن دسته از نظام های روانی و فیزیکی می شود که رفتار و تفکر فرد را شکل می دهد.

ابعاد شخصیتی افراد در طول زندگیشان پایدار می باشد که نیمی از آن مربوط به ژنتیک و نیمی دیگر تحت تاثیر محیط زیستی که در آن قرار گرفته اند است.

چرا شخصیت شناسی مهم است؟

شخصیت شناسی می تواند به مردم کمک کند که متوجه شوند چه ویژگی هایی دارند ومتوجه تفاوتشان با دیگران شوند بر این اساس منافع شخصیت شناسی به شکل زیر است:

• پیدا کردن استعداد خود
• ارتباط بهتر با دیگران با توجه به تیپ شخصیتی
• یافتن نقاط قوت و ضعف خود

امروزه تست های شخصیت شناسی برای همسان گزینی ازدواج، یافتن اشکالات شخصیتی، انتخاب شغل و رشته مناسب و خودشناسی به کار می روند.

انواع مدل های شخصیت شناسی

مدل های زیادی برای شناخت تیپ های شخصیتی پیشنهاد شده است که در زیر به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم:

• شخصیت شناسی MBTI مایرزبریگز
• شخصیت شناسی آرکی تایپ ها (کهن الگوهای یونگ)
• شخصیت شناسی پنج عاملی نئو یا Big5
• شخصیت شناسی ۱۶ عامل کتل 5
• - شخصیت شناسی شش گانه هالند
• شخصیت شناسی افراد نابهنجار به روش MMPI
• شخصیت شناسی DISK
• شخصیت شناسی اناگرام

در این مقاله 3 مدل اولی را بررسی می کنیم.

شخصیت شناسی پنج عاملی نئو یا BIG5

یکی از مشهورترین مدل های شخصیت شناسی مدل شخصیت شناسی پنج عاملی یا BIG Five است یا پنج بزرگ:

 این تئوری 5 ویژگی شخصیتی به شرح زیر ارائه می کند:

1.  برونگرایی Extraversion
2.  قابلیت سازگاری Agreeableness
3. گشودگی  Openness
4. وجدان گرایی Conscientiousness
5.  روان رنجوری Neuroticism

توضیح کوتاه شخصیت شناسی پنج عاملی:

نکته مهم این است که هر یک از پنج عامل شخصیتی به صورت طیف است. به عنوان مثال ، برونگرایی نشان دهنده یک طیف بین برونگرایی شدید و درون گرایی شدید است. در دنیای واقعی ، اکثر مردم در جایی بین دو انتهای قطبی از هر بُعد قرار دارند.

ویژگی های شخصیتی مدل پنج بزرگ:

گشودگی

افرادی که این صفت را به میزان زیادی دارند علایق زیادی دارند آنها در مورد جهان و افراد دیگر کنجکاو هستند و مشتاق یادگیری چیز های جدید و لذت بردن از تجربیات جدید هستند. این افراد تمایل دارند که ماجراجو و خلاق تر باشند. افرادی که این صفت را کمتر دارند ، بسیار سنتی تر هستند و ممکن است چندان توجهی به مسائل ذهنی نکنند و از تغییر دوری کنند:

میزان زیاد این صفت	میزان کم این صفت
خیلی خلاق هست  از آزمایش چیز های جدید استقبال می کند چالش پذیر است  به مسائل ذهنی و انتزاعی فکر می کند	از تغییر دوری می کند از تجربیات جدید لذت نمی برد در برابر ایده های جدید مقاومت می کند خیلی تخیلی نیست مفاهیم انتزاعی یا نظری را دوست ندارد

 

وجدان

از ویژگی های این بُعد می توان به سطح بالایی از تفکر ، کنترل خوب تنش ها و رفتار های هدفمند اشاره کرد. افراد با وجدان بسیار متمایل به سازماندهی و توجه به جزئیات هستند. آنها از قبل برنامه ریزی می کنند ، در مورد چگونگی رفتار آنها بر دیگران فکر می کنند ، و زمان بندی ها توجه دارند.

میزان زیاد این صفت	میزان کم این صفت
زمان را صرف آماده سازی می کند کارهای مهم را فوراً انجام می دهد به جزئیات توجه می کند از داشتن یک برنامه مشخص لذت می برد	سازماندهی و برنامه ریزی را دوست ندارد آشفتگی ایجاد می کند و به مسائل اهمیت نمی دهد اشیا و وسایل را به جای اصلی خود برنمی گرداند کار های مهم را به تعویق می اندازد در انجام وظایف ضروری یا تعیین شده شکست می خورد

 

برونگرایی

افراد برونگرا به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و گرم و صمیمی هستند. بودن در اطراف افراد دیگر به آنها کمک می کند تا احساس انرژی و هیجان کنند. از طرف دیگر افراد درون گرا تمایلی به ارتباط با دیگران ندارند و کم حرف هستند.

میزان زیاد این صفت	میزان کم این صفت
دوست دارد مکالمه را شروع کند از ملاقات با افراد جدید لذت می برد دارای قلمرو اجتماعی گسترده ای از دوستان و آشنایان است پیدا کردن دوستان جدید برایش آسان است در کنار افراد احساس پر انرژی بودن می کند قبل از فکر کردن درباره مسائل صحبت می کند ·	تنهایی را ترجیح می دهد هنگام اجبار در معاشرت زیاد ، احساس خستگی می کند شروع مکالمات برایش دشوار است گفتگوهای کوچک را دوست ندارد قبل از صحبت کردن با دقت فکر می کند به مرکز توجه بودن علاقه ای ندارد

 

سازگاری

این بعد شخصیتی شامل ویژگی هایی از قبیل اعتماد ، نوعدوستی ، مهربانی ، محبت و سایر رفتار های مدنی است. افرادی که از توانایی سازگاری بالایی برخوردارند ، تمایل به همکاری بیشتری دارند اما افرادی که کمتر این صفت را بروز می دهند، تمایل به رقابت و حتی گاهی تقلب کردن دارند.

میزان زیاد این صفت	میزان کم این صفت
علاقه زیادی به افراد دیگر دارد به دیگران اهمیت می دهد برای دیگران احساس همدلی و نگرانی دارد از کمک و مشارکت در خوشحالی افراد دیگر لذت می برد به افرادی که به کمک نیاز دارند کمک می کند	کمی به دیگران علاقه نشان می دهد به حال سایر افراد اهمیتی نمی دهد علاقه کمی به مشکلات سایر افراد دارد به دیگران توهین و آنها را تحقیر می کند دیگران را در مسیر بدست آوردن چیزهایی که می خواهند ، گول می زند

 

روان رنجوری

روان رنجوری صفتی است که با غم و اندوه ، بدخلقی و بی ثباتی عاطفی مشخص می شود. افرادی که میزان بالایی از این صفت را بروز می دهند، ، تمایل دارند نوسانات خلقی ، اضطراب ، تحریک پذیری و غم را تجربه کنند. کسانی که این صفت در آنها کمرنگ است ، پایدار تر و از نظر عاطفی مقاوم هستند.

 

میزان زیاد این صفت	میزان کم این صفت
استرس زیادی را تجربه می کند  در مورد بسیاری از مسائل نگران است به راحتی ناراحت می شود  تغییرهای چشمگیر در خلق و خوی را تجربه می کند احساس اضطراب می کند پس از وقایع استرس زا به سختی به حالت نرمال بر می گردد	از نظر عاطفی پایدار و با ثبات است  با استرس خوب کنار می آید         به ندرت احساس ناراحتی یا افسردگی می کند       خیلی نگران نمی شود بسیار آرام است

 

شخصیت شناسی آرکی تایپ یا شخصیت شناسی کهن الگوها

یکی از مدل های مهم شخصیت شناسی که به صورت جامع و گسترده می تواند در شناخت خود و اطرافیان به کار رود مدل آرکی تایپ ها یا کهن الگوهاست. این مدل بر اساس تئوری کارل یونگ ارائه شده است.

 

 آرکی تایپ یا کهن الگو چیست؟

کلمه آرکتایپ  Archetype یا آرکی تایپ  قدمتی دیرینه دارد. اصطلاح آرکی تایپ ریشه در یونان باستان دارد و از دو کلمه archein به معنای قدیمی یا اصلی و typos به معنای نوع یا الگو هست. به عقیده کارل گوستاو یونگ آرکی تایپ یا کهن الگو، الگوهای رفتاری است که در جوامع انسانی از دیرباز وجود داشته است و هر کدام از الگوهای رفتاری نمایان‌گر یک تیپ شخصیتی است

پیشوند Arch به معنای اصیل بودن، قدیمی بودن، ریشه دار بودن و مواردی مانند این به کار گرفته می‌شود. بر این اساس آرکی تایپ  به معنای الگو یا صورت های قدیمی به کار می‌رود.

مفهومی که در فلسفه افلاطونی تحت عنوان مُثُل افلاطونی می‌شناسیم، با معنایی نزدیک به آرکتایپ به کار گرفته می‌شود و حتی در زبان انگلیسی هم، برای مُثُل افلاطونی، از کلمه آرکتایپ استفاده می‌شود.

یونگ و آرکی تایپ

 

یونگ که به خاطر فعالیت هایش در روانشناسی و ارائه نظریاتش تحت عنوان روانشناسی تحلیلی معروف است را در کنار زیگموند فروید از پایه‌گذاران دانش نوین روانکاوی قلمداد می‌کنند. فریدا فوردهام پژوهشگر آثار یونگ می گوید: ”هرچه فروید ناگفته گذاشته یونگ تکمیل کرده است“.

یونگ که مطالعات خود را بیشتر در بخش ناخودآگاه ذهن متمرکز کرده بود، برای آن دو گونه در نظر گرفت: ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی. ناخودآگاه جمعی میراثی است از دوره های نخستین زندگی بشر که در حافظه تاریخی انسانها ثبت شده است و همه مردم در آن سهیم هستند.

یونگ پس از پرداختن به ناخودآگاه جمعی، نظریه آرکی تایپها یا کهن الگوها را به منظور روشن کردن اجزای شخصیت ارائه کرد . به عقیده او آرکی تایپ، افکار غریزی و مادرزادی و تمایل به رفتارهایی است که انسان‌ها بر طبق الگوهای از پیش تعیین شده انجام می‌دهند. 

 براساس نظرات یونگ پانزده آرکی تایپ یا تیپ شخصیتی وجود دارد که هفت آرکی تایپ (آتنا، آرتمیس، دیمیتر، هرا، پرسفون، آفرودیت و هستیا) زنانه و هشت آرکی تایپ (آرس، آپولو، زئوس، هادس، دیونوسوس، پوزیدون، هرمس و هفاسیتوس) مردانه هستند. هرکدام  از این آرکی تایپ‌ها یا تیپ‌های شخصیتی ویژگی‌های رفتاری، توانمندی‌ها، استعدادها، علاقه‌مندی‌ها و سبک زندگی مختص به خودشان را دارند.

شناخت این ویژگی‌ها کاربردهای فراوانی در زمینه‌های مختلف پیدا کرده است. آرکی تایپ‌های مختلف باعث می‌شود که افراد توانمندی‌ها و ضعف‌های مختلفی داشته باشند: شما می‌بینید که بعضی از مردان یا زنان مدیران بزرگی هستند ولی بعضی دیگر نیستند یا تمایلی به این کار ندارند. بعضی از زنان و مردان در کار و کسب دانش بسیار موفق هستند، اما بعضی زنان دیگر چندان تمایلی به مسائل علمی ندارند. بعضی ازآن‌ها به مسائل هنری توجه فراوانی دارند، در حالی که بعضی دیگر به مسائل ورزشی یا خانوادگی توجه بیشتری دارند. این استعدادها و علاقه‌مندی‌ها نتیجه آرکی تایپ‌هایی است که در هر شخصی وجود دارد.

شناخت آرکی تایپ‌ها در زمینه‌های مختلفی مانند انتخاب شغل، انتخاب رشته تحصیلی، ازدواج و رابطه عاطفی موفق، تربیت فرزند، جذب و استخدام کارکنان، مدیریت منابع انسانی، مذاکرات کلامی، تقویت مهارت ارتباطات اجتماعی، اصول مدیریت و... میتواند  به ما کمک می‌کند.

ما شغل و رشته تحصیلی خود را انتخاب می‌کنیم بدون اینکه بدانیم چه استعدادی داریم . وارد محیط کار می‌شویم بدون آنکه هوش هیجانی، هوش کلامی، برندسازی شخصی و... را در خود تقویت و فعال  کنیم. ازدواج می‌کنیم بدون اینکه تیپ شخصیتی طرف مقابلمان را بدانیم و نیازهای عاطفی عمیق او را بشناسیم. ما صاحب فرزند می‌شویم بدون اینکه شخصیت فرزندمان را بشناسیم و اصول تربیتی را بدانیم. ما زندگی می‌کنیم بدون اینکه ناخودآگاه و لایه‌‌های پنهان شخصیت خود را بشناسیم.

بر اساس شخصیت شناسی کهن الگوها یا آرکی تایپ ها 15 تیپ شخصیتی داریم که 8 مورد آن مردانه است و 7 مورد زنانه است

 

تفاوت تیپ شخصیتی قضاوتی و دریافتی چیست ؟

آیا شما دارای تیپ شخصیتی قضاوتی هستید یا دریافتی؟

در تست شخصیت شناسی MBTI افراد از نظر این که چگونه سازماندهی می شوند به دو گروه قضاوتی و دریافتی تقسیم می شوند: بعضی دوست دارند همه چیز را از قبل مشخص کنند و طبق برنامه ای که از پیش تعیین شده کار کنند، در حالی که بعضی دیگر می خواهند منعطف باشند و در طول مسیر هر چیزی که پیش می آید طبق آن تصمیم بگیرند. در این مقاله به تفاوت تیپ شخصیتی قضاوتی و دریافتی می پردازیم.

جملات زیر شخصیت قضاوتی یا ساخت مدار را نشان می دهد:

• من دوست دارم کارهایی را انجام بدهم که از قبل برای آن ها برنامه ریزی کرده باشم
• من از فهرست درست کردن برای کارهایم لذت می برم
• من قبل از انجام کار، برای آن طرح و برنامه درست می کنم
• قبل از این که به مهلت پایانی برسم کارم را انجام می دهم و کار را به دقایق آخر نمی سپارم
• من بر هدف تمرکز می کنم و به شرایط جدیدی که ایجاد می شود توجهی ندارم.

جملات زیر برای افراد دریافتی صادق ترند:

• من منتظر می مانم تا چه پیش می آید و طبق آن عمل می کنم
• من خیلی اهل برنامه ریزی برای کارهایم نیستم
• من وقتی به نزدیک مهلت کار می رسم انگیزه پیدا می کنم که آن را به اتمام برسانم
• من در مسیر انجام کار امکان دارد  به راحتی روش انجام را عوض کنم
• کارهایم را معمولا دقیقه نود انجام میدهم.

فرق تیپ شخصیتی قضاوتی و دریافتی

الف- ساخت مدار یا قضاوتی

ب- بی ساخت مدار یا دریافتی

-     جدی -     مسئولیت پذیر -     نظر خود را با قاطعیت بیان می کنند -     عجله دارند -     ظاهری مرتب تری دارند -     سر وقت به کار ها می پردازند -     از قبل برنامه ریزی میکنند -     از محیط های منظم با قانون خوششان می آید -     دوست دارند همه چیز از قبل مشخص باشد. -     انعطاف ناپذیرند -     از قبل فهرست کار تهیه می کنند -     در برخورد با اینها وقت شناس باشید

-     بازیگوش -     از زیر مسئولیت در میروند -     تصمیمات را به عقب می اندازند -     گیج و مردد به نظر می رسند -     آرم تر هستند -     توجه کمتری به ظاهر می کنند -     کارها را عقب می اندازند -     از برنامه ریزی قبلی خوششان نمی آید -     در محیط سازمان دار اذیت میشوند -     دوست دارند در روند انجام کار تصمیم بگیرند -     انعطاف پذیرند -     اگر هم فهرست تهیه کنند انجام نمیدهند -     در برخورد با این ها برای تصمیم گیری آن ها را تحت فشار قرار ندهید

تفاوت شخصیت منطقی و احساسی چیست؟

آیا شما منطقی هستید یا احساسی: تفاوت شخصیت منطقی و احساسی

در شخصیت شناسی MBTI افراد از نظر این که چگونه در زندگی و در موارد مهم تصمیم گیری می کنند به دو دسته تقسیم می شوند: منطقی و احساسی. در این قسمت می خواهیم تفاوت شخصیت منطقی و احساسی را بیان کنیم:

تست MBTI

افراد دارای تیپ شخصیتی تفکری یا منطقی وقتی می خواهند تصمیم بگیرند به شواهد و قوانین توجه می کنند. این افراد بیشتر از منطق خود استفاده میکنند ، حتی احساسات دیگران جریحه دار شود . عبارات زیر برای افراد منطقی بیشتر به کار می روند:

• من به حوزه های علمی و فنی علاقه دارم، چون در این حوزه ها منطق حکمفرماست
• من برای هر چیزی دنبال یافتن دلیل منطقی آن هستم
• من با عقلم تصمیم می گیرم و مهم نیست که این تصمیم دیگران را ناراحت کند
• من باور دارم گفتن واقعیت حتی به یمت ناراحت کردن دیگران مهم است
• از نظر دیگران من یک شخص خشک و خیلی منطقی هستم.

افراد دارای تیپ احساسی تحت تاثیر محیط اطراف تصمیم می گیرند واصولا  تصمیماتشان زود تغییر میکند . این افراد بیشتر بر اساس احساسات خود و حسی که نسبت به موضوعی دارند تصمیم می گیرند. عبارات زیر برای افراد احساسی بیشتر به کار می رود:

• من به احساسات مردم توجه زیادی می کنم

• تصمیمات من بیشتر بر اساس احساسی است که به موضوع مورد نظر یا شخص مورد نظر دارم
• من با قلبم تصمیم می گیرم و نسبت به دیگران همدلی دارم
• دیگران من را خیلی احساسی می دانند
• من معتقدم نیازها و احساسات دیگران خیلی مهم است و نباید آن ها را نادیده گرفت.
• گاهی به خاطر این که احساسات دیگران جریحه دار نشود از گفتن حقیقت طفره می روم.

افراد منطقی وقتی می بینند یک شخص احساسی زود ناراحت یا خوشحال می شود تعجب می کنند. از طرف دیگر افراد احساسی فکر می کنند افراد منطقی خشک و بی احساس هستند.

فرق افراد حسی و شهودی در MBTI چیست ؟

افراد دارای تیپ شخصیتی حسی

این افراد به واقعیت های فیزیکی ،مثل آن چه می بینند یا می شنوند، بیشتر توجه می کنند.به آنچه که میبینند نسبت به چیزی که در ذهن است بیشتر توجه می کنند. به وقایع و جزئیات خیلی توجه میکنند . آن چه را می خواهند یاد بگیرند باید تجربه کنند. در این مقاله فرق افراد حسی و شهودی در MBTI را بررسی میکنیم.

از کجا بفهمم که شخصیت حسی دارم یا شهودی؟

به سوالات زیر توجه کنید. اگر این سئوالات در مورد شما صادق هستند شما حسی هستید:

• من وقایع را مثل عکس می بینم
• من به واقعیت ها و اسناد نگاه می کنم تا بتوانم مشکلی را حل کنم
• من عمل گرا هستم
• من ابتدا با واقعیت ها روبرو می شوم تا بتوانم یک تصویر بزرگ بسازم
• من باید چیزی را ببینم یا تجربه کنم تا در مورد آن قضاوت کنم
• گاهی آن قدر به وقایع و جزئیات توجه می کنم که امکانات جدید را از دست می دهم.

افراد دارای تیپ شخصیتی شهودی

اگر شما شخصیت شهودی دارید، توجه بیشتری به الگوها و معناها می کنید. بیشتر به تصویر کلی مساله نگاه می کنید تا جزئیات آن. بیشتر به تجربیات جدید فکر می کنید تا به جزئیاتی که قبلا برایتان تکرار شده است.به سوالات زیر توجه کنید. اگر این سئوالات در مورد شما صادق هستند شما شهودی هستید:

• من به الگوها و روابط بین مسائل توجه بیشتری می کنم
• من برای حل مسائل، از روابط بین آن ها استفاده می کنم
• من به تصویر کلی یک موضوع نگاه می کنم و سپس حقایق و قسمت های آن را درک می کنم
• من به سمبل ها، شهود و الهامات درونی بیشتر از آن چه تجربه می کنم اطمینان دارم

تفاوت افراد درون گرا و برون گرا در چیست؟

یکی از مدل های معروف شخصیت شناسیMBTI است. در این مدل افراد را از جنبه های مختلفی دسته بندی می کنند که یکی از این جنبه ها این است که آیا شخص انرژی خود را از بیرون می گیرد یا از درون. یعنی شخص درون گرا هست یا برون گرا. در این مقاله می خواهیم تفاوت افراد درون گرا و برون گرا را بیان کنیم.

احتمالا افرادی را دیده اید در مهمانی ها که براحتی میتونن با همه  با اشتیاق صحبت کنند. از طرف دیگر افرادی را می بینید که چندان تمایلی به صحبت کردن با دیگران ندارند و بیشتر از تنهایی خود لذت می برند. افراد گروه اول را برون گرا و گروه دوم را درون گرا می گویند.
افراد برون گرا از جاهای شلوغ خوششان می آید و زمانی که افراد غریبه یا آشنا را می بینند فورا با آن ها سر صحبت را باز می کنند. درون گراها از تنهایی خود انرژی می گیرند و از کارهایی خوششان می آید که به تنهایی انجام گیرد مثل: نویسندگی، کار هنری، باغبانی و...
برون گراها بیشتر برای کارهایی مناسب هستند که با دیگران سر و کار دارد مثل فروشندگی و بودن در جمع ها.

ویژگی های درون گرا

افراد درون گرا ویژگی های زیر را دارند :
- در محل کار فقط زمانی صحبت می کنید که نیاز باشد
- در کار و ارتباطات سعی می کنید گفتگوهایتان کم باشد
- ترجیح می دهید به تنهایی کار کنید
- بیشتر شنونده هستید
- خیلی از گفتگوهای اجتماعی خوشتان نمی آید
- بیشتر از این که با مردم گفتگو کنید، رفتار آن ها را مشاهده می کنید
- کارهای با ریسک بالا انجام نمی دهید
- تلاش می کنید که مهارت های جدیدی یاد بگیرید

ویژگی های برون گرا

افراد برون گرا ویژگی های زیر را ذارند:
- - برخورد با افراد جدید برای شما جالب است. به هر کسی به عنوان یک دوست بالقوه نگاه می کنید
- دوست دارید با دیگران کار کنید
- انرژی ای که از ارتباط با دیگران می گیرید باعث افزایش کارایی شما می شود
- وقتی با مردم صحبت می کنید انرژی می گیرید
- خیلی سریع دوست پیدا می کنید
- در کار تیمی خوب عمل می کنید
- دوست دارید روز خود را با دیدن مردم شروع کنید
- در مراسمات غیررسمی و رسمی شرکت می کنید
- در جلسات زیاد صحبت می کنید و از برنامه های خود می گویید
- کارهای پررسیک انجام می دهید
- خیلی به دیگران سرویس می دهید یا دوست دارید از آن ها سرویس بگیرید.

شخصیت INTJ چه نوع شخصیتی است؟

 

INTJ یکی از 16 تیپ شخصیتی است که در تست mbti مشخص می شود. این نوع شخصیت در برخی مواقع  معمار یا استراتژیک نامیده می شود. افراد دارای شخصیت INTJ بسیار تحلیل گر ، خلاق و منطقی هستند. به گفته روانشناس دیوید کیرسی"تقریبا 1 تا 4 درصد از جمعیت جهان دارای این تیپ شخصیتی هستند. در بررسی های اجمالی می توانید درباره  INTJ بیشتر بدانید.

افرادی که این شخصیت را داشته باشد از بقیه ی افراد مستقل تر هستند. به طور معمول آرام و تودار و در تعاملات دخود با دیگران بسیار رسمی و خونسرد هستند.زمانی که درباره پروژه های مورد علاقه خود صحبت می کنند هیجان بیشتری نشان می دهند. تا زمانی که آماده نباشند در کاندن توجه قرار نمی گیرند.

در مقابل چاپلوسی و ستایش بیش از حد احساس خجالت می کنند. بیشتر وقت خود را در افکار عمیق هستند. کسانی که دارای این نوع شخصیت هستند بسیار پیچیده اند. غالبا جملاتشان طولانی و پیچیده است. تفکرهای مرتبط زیادی را در جمله هایشام مشاهده می کنید که درک آن ها برای همه ساده نیست. حتی امکان دارد مبهم و نا مفهوم حرف بزنند. این افراد ممکن است در برابر کسانی که منظورشان را درک نمی کنند، بسیار نا شکیبا باشند.

معمولا این افراد فکورانه و حساب شده حرکت می کنند. ممکن است ظاهری منحصر به فرد داشته باشند، این موضوع به این دلیل است که نظر دیگران چندان اهمیتی برای آن ها ندارد. با توجه به این که استاندارد های بالایی برای خودشان در نظر میگیرند اغلب والیدن و روسای سختگیری هستند. حتی فعالیت های تفریحی این نوع شخصیت در نوع خودسازی است. مانند یادگیری یک زبان خارجی.

خصوصیات اصلی شخصیت INTJ

1. بسیار درون گرا هستند و ترجیح می دهند به تنهایی کار کنند.
2. بیشتر به کلات نگاه می کنند و دوست دارند به جای جزییات عینی روی اطلاعات انتزاعی متمرکز شوند.
3. بر منطق و اطلاعات عینی تاکید فراوانی دارند.
4. برای داشتن کنترل و نظم در دنیای احساسات خود ترجیح می دهند همیشه برنامه ریزی داشته باشند.

باید در نظر داشته باشید که هر نوع تیچ شخصیتی دارای نقاط ضعف و قوت خاص خود است. در ادامه تعدادی از آن ها را نام می بریم.

 

نقاط قوت شخصیت intj

1. از مفاهیم نظری و انتزاعی لذت می برند.
2. انتظارات زیادی دارند
3. شنونده های خوبی هستند.
4. انتقاد پذیر هستند.
5. اعتماد به نفس بالا و سخت کوشی فراوانی دارند.

شخصیت istj چیست؟

شخصیت istj

افرادی که دارای شخصیت istj هستند، معمولا آدم های ساکتی هستند و اراده بی نهایت محکمی دارند. حس به عنوان نقش اولشان باعث می شود، احتمالا از همه تیپ ها واقع گرا تر ، واقع بین تر و عمل گرا تر باشند. به علاوه از همه محافظه کار تر هستند. معمولا دقیق و موشکافند و به ویژه در مورد امور واقع دقت و موشکافی زیادی می کنند.

ظاهر این افراد معمولا تمیز و مرتب  ، محافظه کارانه ، موقر و سنگین و ساده است.تمایلی به پوشیدن رنگ های تند و مد های روز ندارند، ظاهری کلاسیک تر وتمیز و مرتب تر را ترجیح می دهند. اینکار زمانی که برای رفتن به محل کار آماده می شوند بسیار مشهود است.

کلام این افراد معولا آرام ، حساب شده و انباشته از ارجاعات به چیزهای مشخص است. داستان ها را طبق یک نظم زمانی نقل می کنند و به ندرت ممکن است از یک مسیر خطی منحرف شوند. Istjها به صورت ذاتی محتاتند. در مواجهه با یک تغییر یا یک موقعیت تا آشنا اغلب مردد می شوند و ممکن است بخواهند از اقداماتی که در گذشته کارگر افتاده مطلع شوند.

اانگیزه ی بسیار بالایی دارند برای اینکه به هدفشون برسند ، تمرکز فوق العاده بالایی دارند  و می توانند تمام انرژی خود را هر بار بر یک موضوع بگذارند. آهسته و پیوسته بودن دقیق ترین توصیف برای شیوه کاری istj ها است، به این معنی که دوست ندارند عجله و شتاب به خرج دهند. خیلی تودار هستند، خصوصا در مورد مسائل شخصی، می توانند ساعت های طولانی را به راحتی در تنهایی بگذرانند. خواه در حا کار و خواه در حال لذت بردن از سرگرمی هایی مانند مطالعه ، باغبانی ، اشپزی و دیگر فعالیت های علمی ، توانایی تمرکز بزرگ ترین نقطه قوت آن ها است، اما قاطعیت و عزم راسخ آن ها می تواند در عین حال آن ها را یک دنده و انعطاف ناپذیر و خصوصا در برابر تغییر مقاوم نشان دهد.

در کار و تفریح به یک اندازه صادق و روراست هستند، مسائل را جدی میگیرند و قبل از پردختن به فعالیت های تفریحی، به مسولیت های خود عمل می کنند. دوستانشان گاهی از آن ها بخاطر مسولیت پذیری بیش از اندازه خرده می گیرند، چون افراد این تیپ به ندرت کاری انجام می دهند که در آن ذره ای دیوانگی و خطر وجود داشته باشد.

چالش های ویژه istj ها

برون گرا ها باید تلاش کنند حتما به نیاز istj ها به تفکر قبل از عمل ، احترام بگذارند. احساسی ها باید حرف های خود را تا حد ممکن منطقی ارائه دهند یا انتقاد و بازخورد را به خود نگیرند. دریافت گرا ها باید درک کنند که این افراد ممکن است ممکن است مدتی طول بکشد تا درباره چیزی تصمیم بگیرند. اما وقتی تصمیم خود را گرفتند، به سختی می توان نظرشان را تغییر داد.

در نتیجه هر چه واقعیات راستین و مرتبط با موضوع بیشتر باشد، این افراد ممکن است در را بر روی امکانات و احتمالات جدید طی مدت زمان بیشتری باز نگه دارند. اما بزرگ ترین چالش احتمالا در برابر شهودی ها است. چون باید دست به هر کاری بزنند تا اطمینان حاصل کنند، پیشنهادهایشان واقع بینانه و عملی است. آن ها باید خود را برای مقاومت همیشگی istj ها در برابر ایده های تازه و آزموده نشده و انتقاد فوری در مورد جنبه های واقعی یا نقص در استدلال آماده کنند.

شخصیت Infj چه نوع شخصیتی است؟

شخصیت Infj

افرادی که دارای شخصیت infj هستند، آدم هایی پیچیده و خلاق با احساسات عمیق  هستند و اعتقادات محکمی دارند به همین خاطر  شناخت آن ها اغلب دشوار است. معمولا تودار و گاهی در موقعیت های اجتماعی کمی ناراحت هستند. این افراد عموما رابطه تک به تک با دیگران را ترجیح می دهند. رابطه ای که در آن می توانند واقعا تمام توجه خود را بر فرد مقابل متمرکز کنند. معمولا شنوندگان بسیار خوبی هستند و مهارت خاصی در ارائه راه حل های روشن بینانه و خلاق برای مسائل دیگران دارند.

این افراد معمولا چندان از نظر کلامی و جسمی گرم و صمیمی نیستند. حالت بدنشان معمولا شق و رق است و با عزم و ارا ه بسیار راه می روند یا حرکت می کنند. افراد دارای این نوع شخصیت اغلب نظرات محکمی بر پایه ارزش ها و اعتقادات خود دارند و بعد از این که موضع خود را اعلام کردند، شاید تغییر دادن نظرشان کار بسیار دشواری باشد. کلامشان اندیشمندانه، کنایی و سرشار از معانی عمیق، اما اغلب غامض است و گاهی به سختی می توان آن را دنبال کرد.

 این افراد تا حدی رسمی هستند، ظاهرشان معمولا محافظه کارانه است. خیلی کم  لباس های پر زرق و برق می پوشند و چون امکان دارد  هم مقتصد و هم مبتکر و کاردان باشند، احتمالا لباس های گران قیمت را بیشتر نوعی تجنل تلقی می کنند تا امری ضروری. بیش از همه جذب مشاغلی می شوند که به آن ها اجازه می دهد متفکر و برانگیزاننده باشند و تمام جزییات و کارهای اجرائی را به دیگران محول می کنند.

هر چند این افراد در تمام رشته ها حضور دارند، معمولا جذب مشاغلی می شوند که به آن ها اجازه می دهد تا با دیگران به صورت تک به تک کار کنند. مانند مشاوره و تدریس. از نوشتن هم لذت میبرند. اما هرکاری که می کنند باید نسبت به آن نوعی احساس صداقت شخصی داشته باشند تا برایشان با معنا و همراه با رضایت واقعی باشد. Infj ها علایق گوناگونی دارند، اما اغلب از تفریحات و سرگرمی هایی لذت می برند که می توان آن ها را به تنهایی یا با خانواده و یا با چند دوست نزدیک انجام داد.

چگونه اختلافات زناشویی را حل کنیم؟

8 اصل مهم گفتگو برای حل اختلافات زناشویی

آیا شما هم به دنبال یادگیری اصول حل اختلافات زناشویی هستید؟ در این مقاله به شما نشان خواهیم داد که چگونه با اصول گفتگو به اختلافات خود با نامزد یا همسرتان پایان دهید. در ضمن تفاوت های زنان و مردان را از نظر اختلافات یاد خواهید گرفت.

در بسیاری از موارد، یک گفتگو می تواند موضوع را به نفع هر دو نفر به پایان برساند. در این جا 8  اصل مهم برای گفتگو به منظور حل اختلافات زناشویی ارائه می کنیم:

اصل اول: در یک بحث مهم از خود بپرسید من واقعا دنبال چه چیزی هستم

اگر از یکی از رفتارهای طرف مقابلتان ناراحت هستید و با او مشغول بحث هستید با این هدف بحث نکنید که هیجاناتتان را تخلیه کنید، بلکه فقط در جهت آن تغییری صحبت کنید که دوست دارید اتفاق بیفتد؛ آیا می‌خواهید تغییری در رفتار او ایجاد شود؟ پس فقط به این نیت صحبت کنید. مثلا خانم به خاطر بی‌توجهی همسرش ناراحت هست، ممکن است با عصبانیت زیادی مسائلی را بیان کند که اصلا به هدفش که همان توجه بیشتر است کمک نکند. در عوض این خانم حتی اگر عصبانی هم هست باید در جهت هدفش باشد. از خود بپرسد که آیا من با روشی که در حال گفتگو هستم در جهت هدفم هستم یا برعکس؟

شما می توانید تست انواع عشق را نیز انجام دهید تا متوجه شوید که میزان صمیمیت خودتان و طرف مقابل چقدر است:

اصل دوم: مشخص کنید چه چیزی نمی‌خواهید

اگر دوست ندارید برای تغییر رفتار طرف مقابلتان با تنش و بداخلاقی روبرو شوید این هدف را در ذهن داشته باشید. و تلاش نکنید که به این مرحله برسید بلکه بیشتر دنبال آن چیزی باشید که دوست دارید برای شما  اتفاق بیفتد.

اصل سوم: "یا این یا آن" را به "و " تبدیل کنید

در بسیاری از مواقع افراد فکر می‌کنند فقط دو راه دارند: یا حرفشان را نزنند یا دعوا می‌شود.

یا با همسایه بدرفتار صحبت نکنند یا اگر صحبت کنند حتما مشکلی پیش می‌آید.

یا حرف دلشان را به طرف مقابل نزنند یا این که او را ناراحت می‌کنند.

این فهرست ادامه دارد؛ افراد فکر می‌کنند راهی نیست یا باید دعوا کنند یا سکوت. در حالی که بهتر است از "و" استفاده کنیم. مثلا:

چگونه با طرف مقابلم حرفم را بزنم و دعوا ایجاد نشود

چگونه به همسایه بداخلاقم تذکر بدهم و مشکلی ایجاد نشود

چگونه به همسرم حرف دلم را بزنم و او را عصبانی نکنم.

ملاحظه می‌کنید که وقتی از خود می‌پرسید که چگونه هم هدفی را که دارید انجام دهید و هم آن چه نمی‌خواهید اتفاق بیفتد را ببینید، تصمیمات بهتری می‌گیرید. در این صورت انگار مغز شما به دنبال یافتن راهکارهایی برای پیدا کردن روش‌های بهتری، متفاوت از روش‌های قدیمی است.

اصل چهارم: در یک بحث مهم فقط در مورد همان موضوع صحبت کنید و موضوعات دیگر را بیان نکنید

فرض کنید شما با همسرتان در مورد دخالت یکی از اعضای خانواده با هم بحث دارید. او به شما می‌گوید چرا اجازه می‌دهی دیگران در زندگی مان دخالت کنند. اگر شما هم در عوض بگویید تو چرا دیروز دیر به منزل آمده‌ای؟ یا تو چرا خودت کارهایت را به دیگران می‌دهی؟ یا یادت هست پارسال روز تولدم را فراموش کردی؟

در این صورت شما اصل دوم را رعایت نکرده‌اید و در مورد چیزی صحبت می‌کنید که موضوع بحث نیست. اکنون موضوع بحث، دخالت کسی در زندگی بوده است و نه تولد و ...

بنابراین خیلی مهم است که در خلال گفتگو از خود بپرسیم که آیا در مورد موضوع صحبت می‌کنم یا از آن خارج شده ام. البته ذکر این نکته مهم است که افراد با همان الگوهایی که بزرگ شده‌اند به ادامه صحبت می‌پردازند، به همین خاطر رعایت این موارد نیاز به تمرین دارد.

اصل پنجم: از بدنتان آگاه باشید و مسئولیت آن را برعهده بگیرید

ما انسان‌ها وقتی هیجان زده می‌شویم به ناچار آثار آن در بدن و رفتار ظاهری‌مان مشخص است. و گاهی تندی و نامناسبی حرکات بدنی ما بر طرف مقابل تاثیر زیادی می‌گذارد و او هم متقابلا رفتار بدی با ما می‌کند. حواسمان باشد که آیا با بدنمان و نوع نگاهمان به او ناامنی می‌دهیم یا خیر.

ممکن است دندان‌ها را بر هم می‌فشاریم، تماس چشمی با او نداریم، با حالت تنفر به او نگاه می‌کنیم یا در چشمانمان خشم زیادی پنهان کرده‌ایم. در این صورت حس ما به او منتقل می‌گردد و روال گفتگو به خوبی پیش نخواهد رفت.

اصل ششم: با توجه کردن با طرف مقابل گفتگو کنید

وقتی افراد در گفتگو هستند اگر احساس ناامنی کنند اذیت می‌شوند. افراد ماهر که می‌خواهند از گفتگوهای طلایی استفاده کنند حواسشان به تغییرات رفتاری و زبان بدن طرف مقابل هست و اگر دیدند که طرف به خاطر حرف‌های او احساس ناامنی و به تبع آن عصبانی یا ناامید شده است او را امن می‌کنند.

جملاتی که باعث امنیت طرف مقابل می‌شود جملاتی آرامش بخش مثل موارد زیر هستند:

منظورم این نبود

درکت می‌کنم

نمی‌خواهم ناراحتت کنم

فقط می‌خوام .....

و ...

اصل هفتم: هدف دوطرفه انتخاب کنید

اگر در هنگام گفتگو سعی کنید هدفی مشخص کنید که هم شما و هم طرف مقابل دنبال آن باشید بسیار تاثیرگزار خواهد بود.

مثلا شما دوست دارید بچه تان مدرسه غیرانتفاعی برود ولی همسرتان مخالف است و معتقد است بچه باید مدرسه دولتی برود، در این صورت ممکن است مشاجره شما بالا بگیرد. اگر به طرف مقابل بگویید:" ما هر دو یک هدف داریم و آن هم این است که بچه حالش بهتر باشد، پیشرفت کند و.." کمک فراوانی به گفتگویتان می‌کند. در این صورت طرف مقابل احساس بازنده بودن نمی‌کند و تلاش می‌کند به گفتگو برگردد.

اصل هشتم: اگر جایی لازم بود، عذرخواهی کنید

گاهی ما اشتباهی می‌کنیم و بیهوده تلاش می‌کنیم از خود محافظت کنیم. در حالی که این کار باعث می‌شود طرف مقابل را ناراحت کنیم. بنابراین در چنین مواردی بهتر است اگر اشتباهی داریم عذرخواهی کنیم و اگر هم اشتباه نکردیم و طرف مقابل منظور ما را بد برداشت کرده است منظور خود را بدون جبهه‌گیری بیان کنیم.

ملکه‌ها باید یادشان باشد که در خلال این گفتگوها در دام انتقاد، سرزنش و تدافعی رفتار کردن نیفتند. مطمئنا این 8 اصل تاثیر فراوانی در حل اختلافات زناشویی دارد.

بنابراین به صورت خلاصه برای این که با هم گفتگوی بهتری داشته باشیم باید اول از خود بپرسیم از این گفتگو چه چیزی می‌خواهم، چه چیزی نمی‌خواهم، آیا در جهت همان چیزی که می‌خواهم پیش می‌روم، طرف مقابلم چه می‌خواهد و چگونه می‌توانیم یک هدف دو طرفه و مشترک ایجاد کنیم، زود از گفتگو ناامید نشویم و فکر نکنیم یا دعوا می‌شود یا نباید گفتگو کنیم. می‌توانیم از خود بپرسیم که چگونه هم گفتگو کنیم و هم دعوا نکنیم. در عین حال اگر جایی اشتباه کردیم عذرخواهی می‌کنیم. یادمان باشد با گفتگو می‌توان بسیاری از مسائل را حل کرد.

نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید دانستن دنیای متفاوت زنان و مردان است.